83
اينجا ماله منه هرچي ميخوام ميگم پس ساكت باش خواستي بخون نخواستي سرخر و كج كن طرفه جهنم.

بعد دوروز اعصاب خوردی مست میزنی تو خیابون  حواست به هیچ کجا نیست

تو خیابونا فقط نور تیرای چراغ برق  میرسی به یه پارک یه سیگار روشن میکنی و

روی یکی از صندلی هاش میشینی با ته سیگارت سیگار بعدی رو روشن میکنی

یکی میاد میشینه بقل دستت میگه دادا اجازه هس؟

میگی تو که نشستی بشین دیه ؟

میگه چی مصرف میکنی؟یه نگاهی بهش میندازی و یه پک دیه از سیگارت میگیری

میگه اگه چیزی میخوای هست خواستی بگو من همین دورو برام سکوت میکنی و میزاره میره

لامپای پارک هر 5دیقه یه بار خاموش روشن میشن تو تاریکی یه سیاهی میاد طرفت تو اعتنایی نمیکنی

نزدیکت میشه با یه لحنه خاصی میگه سیگار داری؟

جعبه سیگارتو که الان دیگه نصفه شده رو در میاری و میگیری جلوش یه نخ سیگا بر میداره میگه آتیش

یه نگاهی بهش میندازی ولی هنوز توی تاریکی چیزی از صورتش نمیبینی سیگارتو میدی بهش تا سیگارشو

روشن کنه بعد میگه مشکلی نداری اینجا بشینم میگی بفرما درحال روشن کردنه سیگاره بعدیت هستی که میگه

چقد سیگار میکشی بزار دو دیقه از روش بگذره بعد یه نگاهی بهش میکنی یه نیش خندی میزنی

میگه مکان داری؟سکوت میکنی هیچی نمیگی میگه مگه کری من خودم خونه دارم ولی کسی اونجاس

نمیشه حال کرد میگی من این کاره نیستم که میگه اره از این موقع بیرون اومدنت معلومه با لحنه مسخره این حرفو میگه بعد میگه سره قیمت باهات راه میام نگران نباش بام سکوت میکنی که میگه حالا یه نخ دیگه

از اون سیگارت به من میدی بازم جعبه سیگارو میگیری جلوش که یهو برقای پارک روشن میشه

چیزی رو که میبینی باور نمیکنی زنه همسایه هه شوهرش خیلی وقته مرده خودشه و 4تا بچه

دیگه روت نمیشه تو صورتش نگاه کنی اره اونم تورو شناخته میافته به دستو پات هرکار بگی میکنم ولی تو کوچه به کسی نگو ابروم میره بچه هام دیگه نمیتونن اون جا زندگی کنن فقط یه سوال ازش میپرسی چرا؟

اونم یه جمله جوابتو میده

دادنه خرج 4تابچه تو این مملکت اونم تنها سخته خیلی وقتا هم درد داره

بعدش میزاره میره

حالا ما کجاییمو اون زن کجا؟

طرفه ما فاحشه یه زنه خونه داره جز این راه واسه شامه شبش چاره نداره

طرفه ما معرفت لبه خیابونا وله این که شرم نکنی از خودت خیلی مشکله


نظرات شما عزیزان:

zahra
ساعت18:24---15 ارديبهشت 1392
گاهی لازم است دکتر بجای یک مشت قرص...
فریاد برایم تجویز کند


zahra
ساعت23:30---14 ارديبهشت 1392
سلام خوبی ممنون که سرزدی خیلی خوشحال شدم وب من در مقابل وب زیبای شما چیزی به حساب نمی یاد.
من تمام پستاتو خوندم اما بجز اون3یا4تا که رمز داشت.
مثل اینکه قابل ندونستی رمزو بهم بدی.
برات آرزوی موفقیت میکنم.
منتظرحضور 2بارتم


سالی
ساعت4:55---2 ارديبهشت 1392
من ک تنبلیم مویاد متنای طولانیه شبهه رمان رو بخونم

نینا
ساعت13:27---25 فروردين 1392
فلیترم کردن باز
پایدارتاپایدار هستم هنوز


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ تاريخ برچسب:, نام....روانی شماره72 فرزاد |